مریم بابایی:
طی سالهای اخیر راهاندازی تشکلهای موازی، سیاسیکاری، انحصارگرایی، رقابت غیرسازنده، ترجیح منافع فردی و گروهی به منافع جمعی و… بزرگترین آسیب را به صنعت لوازم خانگی کشور زد که بعد از خروج و ممنوعیت واردات برندهای خارجی در حال پوستاندازی بود.
آنچه بیش از همه و بعد از حاشیههایی ممنوعیت واردات لوازم خانگی و اتفاقاتی همچون نامه به رهبری از فضای این صنعت به بیرون منعکس شد، نوعی دودستگی، تشتت و منفعتطلبی بود. صنعت لوازم خانگی در این دوره با برخی خطاها بیش از حد سیاسی و تبعات آن گریبانگیر همه تولیدکنندگان شد.
تحولات این صنعت نهایتا به سمتی پیش رفت که اکثر تولیدکنندهها به این باور رسیدند که همصدایی بیش از دنبال کردن منافع شخصی و انحصارگرایی به آنها کمک میکند. زمان به تولیدکنندههای لوازم خانگی ثابت کرد اگرچه در برخی مواقع، منافع برندها ممکن است متفاوت باشد، اما در مورد سیاستهایی همچون قیمتگذاری دستوری که نفس تولید را بریده و تولیدکنندگان را در تنگنا قرار داده است، نفع همه تولیدکنندهها در این است که یک صدای واحد و پرقدرت از سوی آنها به گوش سیاستگذار و تصمیمگیر این صنعت برسد.
از همین رو آنچه از هیات مدیره جدید انجمن صنایع لوازم خانگی ایران در دور جدید فعالیت انتظار میرود همصدایی بیشتر و نقشآفرینی و تاثیرگذاری به موقع در سیاستگذاریها و تصمیماتی است که صنعت لوازم خانگی را تحتالشعاع قرار میدهد و نفع تولیدکننده و مصرفکننده به آن گره خورده است.
در حال حاضر حضور چهرههای جدید، در هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی نویدبخش شروع فصل جدیدی از فعالیت این تشکل بزرگ بخش خصوصی است.
محمود قهاری، مدیرعامل شرکت صنایع لوازم خانگی مادیران در اولین گفت و گوی خود در کسوت عضو و سخنگوی هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران، به بررسی برنامههای انجمن برای تاثیرگذاری بیشتر و بررسی مسائل روز صنعت پرداخته است.
اگر بخواهیم در ابتدا یک آسیب شناسی داشته باشیم به نظر شما انجمن صنایع لوازم خانگی ایران به عنوان بزرگ ترین تشکل بخش خصوصی این صنعت توانسته است در راستاي اهداف وجودي به وظایف خود عمل کند و تاثیرگذاري لازم در تصمیمات و سیاستگذاريهاي مربوط به این صنعت را داشته است.؟
به این موضوع باید از دو جنبه نگاه کرد؛ یکی رسالتی است که خود انجمن برعهده دارد و اقداماتی که می تواند انجام دهد و جنبه دیگر تغییر نگاه و فرهنگی است که در دولتمردان و سیاستهاي دولتی وجود دارد و اینکه چه قدر تشکلها میتوانند در تصمیماتی که دولت قرار است بگیرد، تاثیرگذار باشند. با توجه به رویکردي که انجمن صنایع لوازم خانگی ایران در این دوره در انتخابات داشت، مشارکت اعضا نسبت به دورههاي قبل بیشتر شد و این موضوع نشان میدهد کم کم این فرهنگ بین خود تولیدکنندگان و اعضاء در حال شکلگیري است که انجمن میتواند تاثیرگذار باشد.
از طرفی شرکتهایی که در هیات مدیره انجمن حضور دارند، از دست اندرکاران واحدهاي بزرگ تولیدی هستند و تمام مشکلات تولید را بسیار خوب متوجه هستند. بنابراین معتقدم انجمن صنایع لوازم خانگی ایران در این دوره قدرتمندتر از پیش میتواند پیش برود و راهی که انجمن قبلی آغاز کرده است را رو به جلو ببرد. تلاش این است هدف اصلی انجمن که همان ایجاد انسجام و همدلی بین تولیدکنندگان لوازم خانگی است، در اعضاء به وجود بیاید و تولیدکنندههاي بیشتري جذب انجمن شوند.
در سالهاي اخیر شاهد نوعی تشتت و دو دستگی میان فعالان و تولیدکنندگان بزرگ لوازم خانگی بودیم. این نبود انسجام و همصدایی در بسیاري موارد به ضرر تولید و صنعت لوازم خانگی تمام شد. از طرفی شاهد فعالیت انجمنهاي موازي بودیم و همین باعث شد در بزنگاههاي حساس مربوط به این صنعت و در تصمیمگیريها، صداي واحدي از فعالان این صنعت در رسانهها شنیده نشود؛ برنامه شما براي ایجاد همافزایی بیشتر بین فعالان صنعت لوازم خانگی و تاثیرگذاري بیشتر در سیاستگذاريها و تصمیمات مربوط به این صنعت در دوره جدید فعالیت انجمن صنایع لوازم خانگی چیست؟
تمام تلاشمان را در این دوره خواهیم کرد که بتوانیم همصدایی را در صنعت و در بین اعضا و تولیدکنندگان به وجود آوریم. متاسفانه فرهنگ ما ایرانیها کمی مبتنی بر تک روي است. همه علاقه دارند براي منافع شخصی بجنگند این موضوع باید عمیقا درك شود که منافع فردي بسته به منافع جمعی است و این دو از هم جدا نیست.
ما در این دوره از انجمن واقعا به دنبال این هستیم که خواستههاي شخصی را کنار بگذاریم و نگاه جمعی به موضوع داشته باشیم. انگیزه شخصی اینجانب براي حضور در انجمن در این جهت است. شخصا عضو انجمن صنفی کارفرمایی لوازم خانگی هم بودم. همان جا هم تاکید داشتم باید صداي واحد داشته باشیم؛ البته ممکن است برخی انجمنها جهت دیگري را دنبال کنند.
اما شرایط ایدهال براي همه تولیدکنندگان این است که همه عضو یک انجمن و همصدا باشیم و یک صداي واحد از فعالان این صنعت شنیده شود تا تاثیرگذاري بیشتري داشته باشیم. ممکن است برخی شرکتها و تولیدکنندگان علاقه اي نداشته باشند در این مسیر همراه ما باشند ولی چارهاي جز مذاکره و مکالمه و تلاش در جهت اینکه اتفاق نظر به وجود بیاید، نداریم.
اصلیترین هدفی که ما در این دور جدید در انجمن دنبال میکنیم؛ تاثیرگذاري انجمن در سیاستگذاريهاي صنعت لوازم خانگی است. این اولویت اصلی ماست که مسئولان بدون مشورت و نظرخواهی از فعالان این صنعت تصمیمگیري نکنند و تبعات تصمیمات را با مشورت با انجمن و تولیدکنندگان بررسی کنند.
مهمترین تصمیمی که طی سالهاي اخیر در صنعت لوازم خانگی گرفته شد، ممنوعیت واردات برندهاي خارجی از جمله دو برند ال جی و سامسونگ بود که بخش زیادي از بازار ایران را در دست داشتند. شما با ادامه این سیاست موافق هستید؟
درست است که این سیاست باعث ممنوعیت واردات برخی شرکتهایی که خودشان ایران را تحریم کرده بودند، شد، اما واقعیت این است که اگر این ممنوعیت هم وجود نداشت، برندهاي خارجی به دلیل تحریم به بازار ایران نمیآمدند. البته متاسفانه به صورت وسیع و به رغم تلاشهاي وزارت صمت و ستاد مبارزه با قاچاق همچنان کالاهاي این برندها در بازار ایران به صورت قاچاق وجود دارد.
با توجه به همین نکته و وفور لوازم خانگی قاچاق در بازار، بهتر نیست در صورت تغییر شرایط، به جاي ممنوعیت واردات با ابزارهایی همچون تعرفه، ورود این کالاها به کشور را مدیریت و البته براي این برندها و به نفع تولید داخلی هزینهبر کرد؟
باتوجه به اینکه نمایندگان این دو برند کرهاي در ایران سرمایهگذاريهاي زیادي براي تولید داخل داشتهاند، بعد از تحریم ایران توسط برندهاي کرهاي، نمایندگان ایرانی هم متضرر شدند و این اتفاق خوبی نبود. البته نباید این وقعیت را نادیده گرفت که با خروج برندهاي بزرگ از بازار ایران بسیاري از تولیدکنندگان و شرکتهاي لوازم خانگی، سرمایهگذاريهاي کلان و جدید انجام دادند و ماشینآلات خود را به روز کردند و کیفیت کالاها افزایش پیدا کرد.
اگر تحقیقی هم در بازار صورت بگیرد، مشخص میشود مشتریان و مصرفکنندگان از کالاهایی که در حال حاضر تولید میشود رضایت بیشتري در مقایسه با گذشته دارند. بنابراین نبود برندهاي خارجی، برکتهایی براي مملکت داشته است. از جمله اینکه تولیدکنندگان ایرانی لوازم خانگی پا گرفتند. کیفیت تولیدات افزایش پیدا کرد. وضعیت خدمات پس از فروش در حال بهتر شدن است و… از طرفی کم کم مردم متوجه میشوند کالاي ایرانی آنچنان که قبلا در ذهنشان بود، کالاي بدي نیست. این اتفاق به نظر من اتفاق خوبی است.
اینکه برندهاي داخلی لوازم خانگی طی چند سال اخیر توانستند کمیت و کیفیت تولیدات را افزایش دهند، شکی نیست اما در تجارت آزاد بحث رقابت مطرح است. این یک واقعیت است که با وجود همه پیشرفتها، اساسا رشد و ارتقاي صنعت لوازم خانگی زمانی شکل می گیرد که رقابت گسترده باشد. از طرفی صنعت لوازم خانگی و الکترونیک جزو صنایع تکنولوژيمحوري محسوب میشود که سرعت تغییرات بالایی دارد و به نظر میرسد این تعامل با برندهاي بزرگ دنیا براي انتقال تکنولوژي، دانش فنی، پیشرفت و رقابت لازم است. جدا از اینکه مصرفکننده هم اساسا باید حق انتخاب داشته باشد.
کاملا به این اعتقاد دارم که رقابت باید در بازار وجود داشته باشد تا کیفیت افزایش پیدا کند. اگر برندهاي خارجی و شرکتها با شرایط تولید واقعی به بازار ایران برگردند و مشابه سایر تولیدکنندگان، تولید کنند، هیچ مشکلی نیست؛. اما اینکه اجناس به صورت قاچاق و کالاي ساخته شده وارد بازار شود، به نفع صنعت لوازم خانگی و کشور نیست.
ما از اینکه شرکتهاي بزرگ وارد بازار و کشور شوند و انتقال تکنولوژي و دانش فنی به معنی واقعی صورت بگیرد؛ استقبال میکنیم. این موضوع باعث میشود سایر تولیدکنندگان هم اقدام به ارتقاي کیفیت کنند. هر چه قدر هم تولید واقعی باشد، هم براي کشور منافع بیشتري دارد و هم براي تولیدکننده و مردم بهتر است. بنابراین من فکر نمیکنم تولیدکنندگان مخالفتی در این زمینه داشته باشند.
به نظر می رسد مشکل از نگاهی است که واردات را در مقابل تولیدملی و خودکفایی قرار می دهد. این یک واقعیت است که در همه دنیا تولید یکسري اقلام با توجه به عدم صرفه اقتصادي در کشور صاحب برند انجام نمیشود. به عنوان نمونه در صنعت لوازم خانگی حتی شرکتهاي بزرگ تولیدکننده، تلویزیون، پنل را وارد میکنند اما در کشور ما این اصرار وجود دارد که بگوییم در این زمینه یا موارد دیگر خودکفا هستیم یا داریم به سمت خودکفایی پیش میرویم. با توجه به تکنولوژيمحور بودن این صنعت و ضرورت در نظر گرفتن مقیاس تولید، این نوع نگاه را چطور ارزیابی می کنید؟
با توجه با مثالی که عنوان کردید باید بگویم در زمینه پنل تلویزیون، تعداد شرکتهاي تولیدکننده پنل در دنیا انگشتشمار هستند و همه شرکتها پنل را از این چند تولیدکننده بزرگ خریداري میکنند اما در مورد اقلامی همچون یخچال و ماشین لباسشویی کمی متفاوت است. معتقدم در کشور ما با توجه به وجود مواد اولیه، اگر سرمایهگذاريهاي اصولی و درستی صورت بگیرد، اتفاقات بسیار خوبی در این صنعت میافتد و نه تنها بسیاري از این اقلام را میتوانیم در داخل کشور تهیه کنیم، حتی میتوانیم صادرات در این زمینه داشته باشیم.
اما در حالی که ما در کشور مواد اولیه تولید، مواد معدنی، فولادسازي و…داریم، تولیدکننده همچنان مجبور است، ورق پیشرنگ را از خارج تهیه کند. به این دلیل که براي تولید ورقهاي پیش رنگ با کیفیت در ایران سرمایهگذاري نشده است.
یا به عنوان نمونه و تا آنجایی که اطلاع دارم ورق استیل وارد کشور میشود و تولید نمیشود. خب سوال این است چه حجمی از این ورق استیل وارد کشور میشود؟ چه حجمی وارد کشورهاي همسایه میشود؟ در حالی که این کشورها مواد اولیه تولید این ورقها را ندارند اما در کشور ما مواد اولیه براي تولید در دسترس است.
به عنوان نمونه در حال حاضر کمبود شیشه در خیلی از کشورهاي اطراف وجود دارد، در حالی که مواد اولیه تولید آن به وفور در کشور وجود دارد. بنابراین معتقدم اگر سرمایهگذاري درستی در این زمینه صورت بگیرد ما میتوانیم به کشورهاي اطراف صادرات داشته باشیم و مقیاس تولید را افزایش دهیم.
انجمن صنایع لوازم خانگی ایران با تقویت کمیسیونها می تواند باعث شود تولیدکنندگان قطعات، استانداردهاي خود را ارتقاء دهند و به نقطهاي برسیم که حتی به کشورهاي اطراف قطعه صادر کنیم. این رویایی است که من دارم و به نظرم پتانسیل و توان آن در کشور وجود دارد. در مورد سایر اقلام هم این پتانسیل وجود دارد.
به نظر شما با وجود همه تنشها و مسائل این صنعت، طی چند سالی که ورود برندهاي خارجی به بازار داخلی به طور رسمی ممنوع بود، برندهاي ملی توانستهاند با اقبال مصرفکننده رو به رو شوند و حتی در صورت رفع ممنوعیت، لوازم خانگی داخلی همچنان انتخاب بخشی از مصرفکنندگان در شرایط رقابتی و قیمت مشابه باشد؟
لوازم خانگی ایرانی با اینکه جایگاه ویژهاي در صنعت لوازم خانگی در دنیا پیدا کند، هنوز فاصله دارد. ولی برندهاي داخلی به لحاظ کیفی در حد قابل قبولی هستند.
مصرفکنندگان میتوانند بررسی و مقایسه کنند. فیدبکهایی که به ما میرسد، تحقیقات بازاري که صورت میگیرد، نشان میدهد مشتریان نسبت به چند سال گذشته از کیفیت تولیدات راضیتر هستند و واقعا افزایش کیفیت در کالاهاي تولید داخل محسوس است. طبیعتا هرچه رقابت بین تولیدکنندهها در این صنعت بیشتر شود، قطعا تولیدکنندههاي داخلی ناگزیر از افزایش کیفیت مداوم هست. با انتقال تکنولوژي و مزیت رقابتی وجود مواد اولیه در داخل کشور این اتفاق میتواند افتاد.
شما به صادرات اشاره کردید، اما در حال حاضر به رغم حمایت دولت از صنعت لوازم خانگی و ممنوعیت واردات، صادرات لوازم خانگی حدودا ۳۰۰-۲۰۰ میلیون دلار و محدود به بازارهای درجه دوم و اقلامی همچون کولر و .. است. بر اساس گزارش عملکرد تجارت خارجی ۱۱ ماهه سال ۱۴۰۰، ۲۳۰ هزار تن لوازم خانگی به ارزش ۳۲۶ میلیون دلار در اقلام محدود صادر شده که چشمگیر نیست.
حضور در بازارهاي صادراتی چند پیش نیاز دارد. در درجه اول اگر سرمایهگذاري درستی صورت بگیرد، به قیمت مناسب میتوانیم تولید و به کشورهاي اطراف صادر کنیم. مزیت صادرات لوازم خانگی براي تولید داخلی هم این است که در این حالت تیراژ تولید بالا میرود و قیمت تمام شده براي تولیدکننده کاهش پیدا میکند. اتفاقی که در چین افتاد. چین به دلیل جمعیت بالایی که دارد حتی براي تامین نیاز بازار داخل باید تیراژ بالایی تولید کند؛ بنابراین قیمت تمام شده براساس یک فرمول خیلی ساده کاهش پیدا میکند. ما در ایران انرژي و نیروي کار نسبتا ارزان داریم، مواد اولیه هم کمابیش وجود دارد، بنابراین شرایط فراهم است.
فکر می کنید بدون ارتباط با برندهاي بزرگ تکنولوژي لازم هم براي حضور و رقابت تولیدات در بازارهاي صادراتی وجود دارد؟
تکنولوژي در مواردي که اشاره کردم و مدنظر است، خیلی پیچیدگی ندارد. قطعا هنوز با تولید تکنولوژيهاي پیشرفته فاصله داریم، اما در برخی اقلام میتوانیم این مسیر را طی کنیم و تولید انبوه و صادرات داشته باشیم. اتفاق دیگري هم که افتاده است و میتواند به تقویت مسیر صادرات کمک کند این است که در حال حاضر به دلیل افزایش هزینههاي حمل از چین، خرید کالاهاي ساخته شده از چین براي خیلی از کشورها مقرون به صرفه نیست و در این شرایط خرید کالایی که داخل ایران تولید شود به شرط اینکه کیفیت خوبی داشته باشد میتواند حتی به اروپا صادر شود.
البته شرایط تحریم و محدودیت هایی که در حال حاضر در روابط با سایر کشورها وجود دارد و امیدواریم در این دوره از مذاکرات که در حال حاضر در جریان است، حل شود، مانع بزرگی براي این مسیر است.
بله موضوع مهمی که باقی میماند روابط بینالملل و تجاري است که با کشورهاي دیگر باید داشته باشیم. در حال حاضر این ارتباط وجود ندارد. انتقال پول به دلیل تحریم به سختی صورت میگیرد و حتی به دلیل سیاستهاي کشورهاي مختلف، ما نتوانستیم تعامل مناسب را با آنها داشته باشیم. خیلی از کشورها حاضر نیستند برندي که ایرانی است را داشته باشند و تاکید میکنند کارتنها را تغییر دهید. این اتفاق خوبی نیست. در این شرایط قراردادهایی که در قالب پیمانهاي تجاري با کشورهاي مختلف می توان بست، کمککننده است.
در روابط بین خیلی از کشورها تعرفهها صفر است. قاعدتا این کشورها شرایط مناسبتري دارند و رقابت بهتري میتوانند در بازار داشته باشند. فرض کنید ترکیه با عراق قراردادي داشته باشد که تعرفه تجاري صفر باشد اما کشور ما این شرایط را نداشته باشد؛ خب قطعا در این شرایط آنها خیلی جلوتر از ما هستند.
بنابراین این پیمانهاي تجاري و اقداماتی که اتاقهاي بازرگانی میتوانند انجام دهند و شناسایی طرفهاي تجاري و.. در این مسیر و بازارگشایی براي صادرات تا حد زیادي میتواند کمک کننده باشد. فرض کنید ما قصد داشته باشیم به کشورهاي آسیاي میانه صادرات داشته باشیم. اساسا بازار این کشور و طرفهاي تجاري در این کشورها را نمیشناسیم و اطلاعاتی در این زمینه نداریم. چطور باید ارتباط برقرار کنیم و بازارسنجی و اعتبارسنجی کنیم؟ در حال حاضر میدانیم اقداماتی در این زمینه در حال انجام است.
همچنین با توجه به جنگ اوکراین و روسیه چند اتفاق افتاده که باعث شد کمی قیمت مواد اولیه در دنیا افزایش پیدا کند. یکسري شرکتهاي بزرگ که در روسیه کارخانه داشتند از جمله بوش روسیه را تحریم و تمام تولید و فروش خود را در این کشور متوقف کرد. در این شرایط بازار روسیه قطعا با یک کمبود مواجه میشود. این کمبود را ما خیلی راحت میتوانیم با تولیدات داخلی جبران کنیم و خوشبختانه اقداماتی در این زمینه در حال انجام است که امیدواریم به نتیجه درست برسد.
به نظر شما لازم نیست براي حضور در بازارهاي صادراتی، برند صادراتی ایجاد شود و تحت یک یا دو برند قوي در بازارهاي صادراتی رقابت کنیم؟
من فکر میکنم براي چنین اقداماتی کمی زود است. در ابتدا باید سیاستهاي صادراتی را اصلاح کنیم و به سمتی برویم که بتوانیم صادرات انجام دهیم. اقتصاد راه خود را باز و پیدا میکند. همان طور که میگوییم نباید قیمتگذاري دستوري باشد اینکه به صورت دستوري برند صادراتی ایجاد کنیم هم فایدهاي ندارد.
شرکتهاي قويتر مسلما قدرت بیشتري براي صادرات خواهند داشت و خود به خود این اتفاق خواهد افتاد. بنابراین من اساسا معتقدم ما باید پایه و اساس داستان را درست کنیم که تولیدکننده بتواند کالا صادر کند و با نام ایران صادرات انجام دهم. مابقی مسائل در ادامه اصلاح می شود.
شما به اهداف صادراتی اشاره کردید اما به نظر میرسد به دلیل مشکلاتی همچون افزایش قیمت نهادههاي تولید، قیمتگذاري دستوري و… تولید لوازم خانگی با چالش هاي متعددي روبه روست. قیمتگذاري دستوري و دخالت سازمانهاي حمایتی و تعزیراتی در صنعت لوازم خانگی چه تبعاتی داشته؟ آیا در این شرایط اهداف صادراتی تحتالشعاع قرار نمیگیرد؟
بله شرایط تولید مرتب پیچیده میشود. از یک طرف با تحریم رو به رو هستیم. از طرف دیگر قیمت ارز تغییر کرد، تعرفه گمرکی از ارز ۴۲۰۰ به نیمایی تبدیل شد، هزینههاي کارگري ۵۷ درصد افزایش پیدا کرد و.. علاوه بر این موارد انواع و اقسام هزینهها از جمله هزینه حمل، هزینههاي داخلی شرکت و.. براي تولیدکننده افزایش پیدا کرد. تمام پیمانکارهاي داخلی قیمت هاي خود را از ۳۵ تا ۶۰ درصد افزایش دادند. حتی شرکتهایی که مواد اولیه تولید میکردند قیمت مواد اولیه را افزایش چشمگیري دادند.
همه این نهادهها افزایش پیدا کرد و انتظار میرفت قیمت لوازم خانگی همچون سایر اقلامی که همسو با تورم افزایش پیدا کرد، افزایش پیدا کند، اما به دلیل سیاست قیمتگذاري دستوري اجازه این کار داده نشد و از آن طرف تولیدکننده با رکود در بازار مواجه شد.
همه این موارد را اگر کنار هم بگذاریم متوجه میشویم به تولیدکننده فشار زیادي وارد شد. در حالی که همین تولیدکنندگان در زمان تحریم با افزایش سرمایه، تغییر خطوط تولید، سرمایهگذاري، جذب نیرو و… در پشت سرگذاشتن این بحران به دولت کمک کردند. زمانی که بازار خالی از اجناس شده بود، همین تولیدکنندگان لوازم خانگی، افزایش تولید و کیفیت دادند. در این شرایط انتظار میرفت دولت حداقل به تولیدکننده کمک کند که بتوانند حیات خود را حفظ کنند.
اما در مقابل و به عنوان نمونه، پایان سال گذشته بانکها پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان را متوقف کردند. این در حالی است که سرمایه درگردش بسیاري از واحدهاي تولید از طریق همین وامهاي بانکی صورت میگرفت و این ضربه بزرگی براي تولیدکنندگان و شرکتها بود.
شما ببنید گردش پول براي تولیدکننده چه قدر است. زمانی که تولیدکننده سفارش میگذارد، باید همان ابتدا براي خرید مواد اولیه و ثبت سفارش پول را پرداخت کند. این روند ۶-۵ ماه زمان میبرد. مرحله بعد باید تولید صورت بگیرد و اجناس به بازار برود.
در حال حاضر تولیدکنندگان مجبور هستند به صورت اعتباري جنس بفروشند و این طور نیست که پول نقد از نمایندگی یا بنکدار بگیرند. ۴/۵ ماه پول در بازار میچرخد.
گردش این پول ممکن است بین ۸/۹ ماه و حتی یک سال هم باشد. از آن طرف یک بهره ۲۴/۲۳ درصدی به ام پول میخورد. همه این موارد را که کنار هم بگذاریم میبینیم یک افزایش قیمت ۳۵ تا ۴۰ درصدي باید براي تولیدات صورت بگیرد که براي تولیدکننده به صرفه باشد. ولی به دلیل سیاست قیمتگذاري دستوري اجازه این کار داده نمیشود و فشار زیادي به تولیدکننده وارد میشود.
فکر نمیکنید هر گونه افزایش قیمتی که تولیدکنندگان خواستار آن هستند، منجر به عمیقتر شدن رکود بازار شود. در حال حاضر طرف تقاضا قدرت خرید با قیمتهاي فعلی را هم ندارد و درصورت افزایش قیمت این مسئله تشدید میشود.
بله اما چرا طرف تقاضا قدرت خرید ندارد و بازار با رکود مواجه شده است؟ یک تورم عجیب غریب در بازار وجود دارد. نه در زمینه لوازم خانگی بلکه همه اقلام خوراکی و غیرخوراکی و خدمات. اتفاقا لوازم خانگی کمترین میزان تورم را در مقایسه با سایر اقلام و کالاها داشته است. مردم به سختی توان خرید مایحتاج روزانه و اقلام غذایی را دارند. این دلیل رکود عمیق این بازار است.
با اینکه شرکتها شروع به فروش اقساطی کردند که مردم بتوانند خرید داشته باشند، اما مصرفکننده اساسا به دلیل تورم فزاینده قدرت و توان خرید ندارد. اتفاقا به همین دلیل است که تاکید دارم اگر صادرات عملیاتی شود به نفع تولیدکننده است. چون تولیدکننده، جنس در انبارها دارد، هر چه قدر این فروش بیشتر شود و انبارها خالی شود و تولید افزایش پیدا کند، قیمت تمام شده براي تولیدکننده کاهش پیدا می کند و حتی میتواند با قیمت پایینتري به مردم عرضه کند.
جلسات بسیاري زیادي از سال گذشته در این زمینه با مسئولان وزارت صمت ترتیب داده شد. اکثر تولیدکنندگان دراین جلسات حضور داشتند. موارد زیادي مطرح شد که نهایتا با یک میزان ۱۵/۱۰ درصدی افزایش قیمت موافقت شد. این موضوع همچنان ادامه دارد. به این دلیل که قیمت دلار همچنان بالا میرود و تورم همچنان روند صعودي دارد و تمامی این موارد روي قیمت تولید و هزینههاي تولیدکنندگان تاثیر میگذارد.
ما تمامی تلاشمان را میکنیم که افزایش قیمت نداشته باشیم، اما در برخی موارد اجتنابناپذیر است. حتی مسئولان وزارت صمت هم این موضوع را درك کردهاند و قبول دارند که به دلیل افزایش هزینههاي تولید، افزایش قیمت اجتنابناپذیر است اما به نظر میرسد، آنها هم محدودیتهایی دارند و به اصطلاح دستشان بسته است.
به نظر میرسد صنعت لوازم خانگی به ویژه طی سالهاي اخیر و البته با خطاهایی که معتقدم از سوي برخی تولیدکنندگان صورت گرفت بیش از حد سیاسی شد. از همین رو هرگونه تصمیم در مورد این صنعت از جمله افزایش قیمت با حساسیت بالایی روست.
بله درست است مسائل صنعت لوازم خانگی تا حد زیادي سیاسی شد. به عنوان مثال در وزارت صمت همه میدانند قیمت لوازم خانگی باید افزایش یابد. اما به دلیل سیاسی شدن این حوزه دست مسئولان در این زمینه بسته است.
در مورد همین موضوع قیمتگذاري، شما فرض کنید دولت قیمتگذاري دستوري را بردارد، در این شرایط فکر میکنید آیا تولیدکننده با وجود اینکه افزایش قیمت با توجه به رشد هزینهها ضروري است، قیمت را ۳۰/۳۵ درصد افزایش میدهد؟ خیر این کار را نمیکند؛ به این دلیل که در حال حاضر شرایط رقابتی در بازار وجود دارد. شرایط رقابتی اجازه افزایش قیمت را نمیدهد. شما اگر تبلیغات برندهاي لوازم خانگی را نگاه کنید، برخی برندها قیمت برخی اقلام را حتی پایین آوردهاند.
شما معتقدید انحصار وجود ندارد و صنعت لوازم خانگی رقابتی است؟
ممکن است برخی شرکتها به دنبال ایجاد انحصار به شکل غیرمستقیم باشند؛ ولی درحال حاضر هیچگونه انحصاري وجود ندارد. صنعت لوازم خانگی در کشور ما به شدت رقابتی است. شما حجم تبلیغات لوازم خانگی در رسانه و مدیا را بینید. در رسانهها و بیلبوردها بالاي ۵۰ درصد تبلیغات لوازم خانگی است. دلیل این موضوع است که تولیدکننده میخواهد انبارها را خالی کند و جنس را بفروشد.
در این شرایط رقابتی حتی اگر دستمان هم باز باشد و قیمتگذاري دستوري هم نباشد، نمیتوانیم قیمتها را بالا ببریم. حتی در جلساتی که با مسئولان داشتیم برخی تولیدکنندگان عنوان میکردند ما قصد نداریم در همه اقلام افزایش قیمت داشته باشیم. مسئله تنها حیات تولیدکننده است.
در مواردي عنوان شده که تولیدکننده به رغم دریافت وجه با تاخیر چند ماهه کالا را به دست مشتري می رساند و حتی این نگرانی به وجود آمد که وضعیت شبیه فروش محصولات خودروسازان براي فروش برخی اقلام شکل بگیرد.
ما با دشمنان داخلی و خارجی رو به رو هستیم. تمام تولیدکنندگانی که عضو انجمن صنایع لوازم خانگی ایران هستند تا آنجایی که اطلاع دارم، انبارهايشان مملو از کالاست و جنس را به صورت اعتباري می فروشند. تولیدکننده جنس را میفروشد و چند ماه بعد پول را دریافت میکند.
نقش رسانهها در زمینه هجمههایی که به تولیدکننده میشود می تواند اهمیت داشته باشد. مثلا عنوان میشود تولیدکننده پول را دریافت میکند و کالا ارائه نمیدهد در صورتی که به هیچ وجه این موضوع واقعیت ندارد. تولیدکننده تمام تلاشش این است که بفروشد و انبارها را خالی کند. بنابراین این طور اخبار غیرواقعی به تولید و اعتماد مصرفکننده ضربه خواهد زد.
به نظر می رسد برخی از مشکلات از جمله همین موضوع کمبود اجناس در بازار به این دلیل است که تعامل مناسبی بین بخش تولید و فروش وجود ندارد. براي افزایش این تعامل چه برنامهاي دارید؟
متاسفانه در برخی موارد تضاد منافع به وجود میآید و باعث مشکلاتی میشود. مثلا برخی مغازهها کالاي قاچاق میفروشند. تمایل هم دارند بیشتر کالاي قاچاق بفروشد. چون جایی ثبت نمیشود. مالیات نمیدهند و…
وزارت صمت تمهیداتی براي شفافسازي در شبکه فروش دیده و سامانه جامع تجارت به همین دلیل به وجود آمده است. تولیدکننده باید محصولات تولیدي و تحت گارانتی را در سامانه ثبت کند و همچنین مشخص کند هرکد کالا را به کدام کانال فروش فروخته است و بعد لایه بعدي هم باید اطلاعات را ثبت کند تا جایی که مشخص شود به کدام مصرفکننده فروخته شده است.
در هر صورت ما در این جهت داریم پیش میرویم که بتوانیم خدمات بسیار بهتري به مشتریان ارائه دهیم. وزارت صمت هم در حال رفتن به این مسیر است. بحث حمایت از مصرفکننده مطمئا دغدغه تولیدکننده نیز هست. براي رکود بازار هم باید اقداماتی صورت بگیرد. در حال حاضر بیشتر مواردي همچون تهیه جهیزیه ارزان، فروش اقساطی و … دنبال میشود.
با وجود همه اقدامات در حال حاضر قاچاق لوازم خانگی گردش مالی بالایی دارد. پیشنهاد یکی از مسئولان طی چند وقت اخیر بستن بازار امین حضور بود. به نظر شما اساسا این اقدامات و برخورد در سطح عرضه در مورد قاچاق لوازم خانگی می تواند موثر باشد؟
اگر واقعگرا باشیم مبارزه با قاچاق راحت نیست. چون مافیایی پشت این داستان است که به راحتی نمیشود آنها را حذف کرد. پیشنهاد ما همیشه به وزارت صمت این بوده که مبارزه با قاچاق از مبادي ورودي صورت بگیرد. در سطح عرضه و بازار هم مطمئنا لازم است اما اگر از مبادي ورودي جلوي قاچاق گرفته شود، در سطح بازار هم این کالاها کمتر توزیع میشود.
همه میدانند این کالاها به چه طریقی وارد کشور می شود، به صورت ته لنجی، از طریق شوتیها و.. ولی به نظر میرسد اهتمامی براي کنترل این حجم از قاچاق از مبادي ورودي وجود ندارد.
در حالی که اگر با قاچاق از مبادي ورودي برخورد شود، بسیار تاثیرگذارتر است. البته برخورد با قاچاق در بازار از اقدامی نکردن بهتر است اما پیشنهاداتی مبنی بر اینکه بازار امین حضور را ببندیم و… راهکار مسئله نیست. همه افراد قاچاقچی نیستند و کالاي قاچاق نمیفروشند، همه اجناس موجود در بازار هم قاچاق نیست. بنابراین مسئله باید ریشهايتر حل شود.
صنعت لوازم خانگی در حال حاضر به شدت نیازمند تامین سرمایه در گردش براي تولید است. هزینه ثبت سفارش اجزا، قطعات و مواد اولیه تولید، تبلیغات و… در کنار رکود بازار باعث شده حاشیه سود تولیدکنندگان کاهش پِیدا کند و نیاز به نقدینگی افزایش پیدا کند. تسهیلات بانکی هم اشاره کردید که اندك است و کارآمد نیست. به نظر شما تامین مالی صنعت لوازم خانگی از طریق بازار سرمایه میتواند در شرایط فعلی این بازار راهگشا باشد؟
بازار سرمایه با رکود زیادي مواجه است. تا آنجایی که اطلاع دارم بسیاري از شرکتها تمایل داشتند وارد این بازار شوند اما زمان فعلی را زمان مناسبی براي این ورود نمیدانند. اگر واقعا دولت به دنبال این است که قیمتها کاهش پیدا کند باید در این زمینهها چارهاندیشی کند. بهره بانکی باید کاهش یابد، تسهیلات به صورت راحتتري در اختیار تولیدکننده قرار بگیرد، تامین مالی براي تولید تسهیل شود، مالیات کاهش یابد، تسهیلات ویژه براي تولیدکننده لحاظ شود و.. .
در حالی که میبینیم بسیاري از اقدامات و سیاستگذاريها نه تنها در راستاي حمایت از تولید و تولیدکننده و تسهیل این فرایند نیست، بلکه برعکس است. من فکر میکنم یکی از دلایل اصلی این موضوع تحریم است. اگر کشور ما تحریم نبود، نقدینگی بیشتري وارد بازار میشد، تسهیلات مناسبتري پرداخت میشد. بهره تسهیلات کاهش پیدا میکرد. قیمت ارز کاهش پیدا میکرد، قیمت تولیدات کاهش پیدا میکرد و همه اینها باعث رونق بازار میشد. اما تا زمانی که تحریمها وجود دارد، شرایط پیچیدهتر میشود و این شرایط فرایند تولید را سخت تر و رکود بازار را تشدید میکند.
تعامل با وزارت صمت در دوره جدید چگونه بوده است، بسیاري از این موارد در صورت درك صحیح از مسائل این صنعت قابل حل است.
صنعت لوازم خانگی بعد از صنعت خودرو، دومین صنعت بزرگ کشور است و خصوصیتی که دارد این است که تولیدکنندگان این صنعت همگی خصوصی هستند و حمایتهاي دولتی را ندارند. به همین دلیل تمام احقاق حقوقشان باید توسط خودشان صورت بگیرد. از همین رو باید قدرت پیدا کنند. ما در این دوره بسیار بهتر با مدیران وزارتخانه وزارت صمت و نمایندگان تعامل داشتیم و سعی کردیم جلسات مستمر داشته باشیم.
هدف این است که تولیدکنندگان و فعالان این بخش در سیاستگذاريها و تصمیمات، حضور داشته باشند و مهمتر از آن تاثیرگذار باشند و فکر میکنم با تعاملی که آغاز کردیم در این جهت در حال پیش رفتن هستیم. خوشبختانه مسئولانی که در وزارت صمت هستند ارتباط بسیار خوبی با تولیدکنندگان لوازم خانگی ایجاد کردند. تعاملات بسیار بهتر شده است. از بسیاري از واحدهاي تولیدي بازدید کردند. ترسی که در حال حاضر داریم این است که این احتمال وجود دارد تیم فعلی تغییر کند.
این تغییرات مجددا کار را عقب میاندازد و مجددا باید این ارتباط و تعامل شکل بگیرد. در حال حاضر نگران بیثباتی و تغییرات مدیریتی هستیم. این بیثباتی همگی به صنعت لوازم خانگی آسیب می زند و باعث عقبماندگی میشود.